بسم الله الرحمن الرحیم
ابراهیم اطروش می گوید : با معروف کرخی بر کنار دجله نشسته بودیم. دیدیم عده ای جوان در قایقی نشسته و در ضمن حرکت به رقاصی و آوازه خوانی مشغولند .بعضی از دوستان از معروف کرخی خواستند آنها را نفرین کند .
او دستهایش را بلند کرد و گفت : خدایا آنها را در دنیا شاد کردی ، در آخرت هم آنها را شاد گردان.
گفتند :ما از تو خواستیم آنها را نفرین کنی ، تو آنها را دعا کردی .
او گفت : اگر خدا بخواهد آنها را در آخرت شاد گرداند وسائل توبه را برایشان فراهم می آورد .
یکصد موضوع 500 داستان
صفحه 530