سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبوب ترینِ مردم نزد خداوند در روز قیامت، فرمان برترینِ آنها نسبت به او و پرهیزگارترینِ آنان است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
با یک عده بسیجی
شیمیایی هایی برای شعر! / سردبیران دروغ می گویند؟
  • نویسنده : اجمدرضا عابدی:: 85/11/7:: 8:55 عصر
  • دیروز فرصتی دست داد که ساعتی را در یک آرشیو غنی مطبوعات سپری کنم. بنا به سلیقه و سابقه ی آشنایی، مجلاتی را انتخاب کردم و جلو خودم، روی میز چیدم. نخستین مجله را که ورق زدم، در صفحه ی 2 جلد، قطعه شعری دیدم با عنوان «روی موج جنون» و با موضوع شیمیایی. یک مصراع از شعر این است:«در نفس های لخته ی این مرد، گاز اعصاب شعله ور شده است». نقد این شعر بماند برای بعد، حرف الآنم چیز دیگری است. مجله دوم را که تورق کردم، در صفحه 17 رسیدم به شعری سپید از شاعر توانمند علیرضا قزوه. موضوع این شعر هم شیمیایی بود.

    چند سطر از شعر این است:

    آنها به جای تماشای اروند

    به من کپسول خالی اکسیژن دادند

    و قرص هایی که بوی سیر له شده می داد

    سردبیر مجله ی نخست کسی است که به خاطر دو ریال سود بیشتر، سر یک نویسنده ی جانباز شیمیایی را کلاه گذاشته و او را رنجانده و فراری داده است. سردبیر مجله ی دوم نیز چند ماه از عمر یک نویسنده ی جانباز شیمیایی را با یک وعده ی دروغ به باد داده است و زندگی او را برای یک مقطع کوتاه دست خوش بحران کرده است! شاید حالا معنی تیتر این مطلب برای شما روشن شده باشد؟!

    حسن ختام این بحث چند سطر آخر شعر علیرضا قزوه باشد:

    گفتم که تب ندارم

    و فکر می کنم که شما شیمیایی شده اید!

    تمام آدم ها شیمیایی اند و نمی دانند!

    و گر نه چرا

    کسی نفس نمی کشد اینجا؟

    در پیش چشم این همه ناصر الدین شاه

    چشم حسود کور

    دارم نفس می کشم آقای دکتر!


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ---------------------------------------------------
     RSS 
    خانه
    ایمیل
    شناسنامه
    مدیریت وبلاگ
    کل بازدید : 99494
    بازدید امروز : 5
    بازدید دیروز : 3
    ... فهرست موضوعی یادداشت ها...
    عشق به اهل بیت (علیهم السلام)[30] . معارف اسلامی . مناجات با خدا . عارفانه ترین .
    ............. بایگانی.............
    همه چیز من
    حرف دل
    سنن النبی
    ملکا ذکر تو گویم
    خاطره ی عشق
    از دریچه ی علم
    بسیجی یعنی این
    از دریچه ی عشق
    کودکی که خدا را دید
    پهلوان پنبه
    امانتی
    دعا به جای نفرین
    او جسم نیست و هرگز دیده نمی شود
    اقای پاپ فحاش ، مخلصتیم
    آقای ابوالقاسمی
    پنتاگون بی عرضه
    میهمان خدا روی زمین
    محرم موسم غم
    خط سرخ
    خداشناسی
    ویژگی های قرآن
    شیمیایی ها
    جنگ و جای ...
    با یک مگس جهنمی شد !
    زمستان 1385
    پاییز 1385

    ..........حضور و غیاب ..........
    یــــاهـو
    ........... درباره خودم ..........
    با یک عده بسیجی
    اجمدرضا عابدی
    14 سال سن دارم و مشغول به تحصیل می باشم.علاقه ی شدیدی به کامپیوتر دارم و بیشتر از آن به بسیج. امیدورام که همه ی بسیجیان زیر سایه ی امام امت محفوظ باشند.یا علی ( بسیجی )

    .......... لوگوی خودم ........
    با یک عده بسیجی
    .......لوگوی دوستان ........




    ....... لینک دوستان .......
    حضرت استاد بنیسی (ره) و 555 اثرش
    دوست طلبه من؛ محقق بنیسی
    معرفی سایت های برتر

    ............آوای آشنا............

    ............. اشتراک.............
     
    ............ طراح قالب...........