سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انسان مسلمان هدیه ای برتر از سخنی حکیمانه که خداوند بدان، هدایتش را افزون کند یا از نابودیش برهاند به برادرش نداده است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
با یک عده بسیجی
چرا در هنگام مرگ، «لا اله الا الله» نگفت؟
  • نویسنده : اجمدرضا عابدی:: 85/9/24:: 3:11 عصر
  • یکی از شاگردان برجسته ی فضیل بن عیاض مریض شد. فضیل بن عیاض به عیادت او رفت و بالای سرش نشست. دید او در حال احتضار و جان کندن است.

         فضیل قرآن به دست گرفته و خواست «سوره ی یس» را بالاسر او بخواند. مریض بر او اشاره کرد که نخوان!

         فضیل سکوت کرد و بعد به او تلقین نمود که بگو: «لا اله الا الله.» مریض بر او اشاره کرد که نمی گویم! و با همان حال از دنیا رفت.

         فضیل بن عیاض از مشاهده ی این حالت، خیلی غمگین و مهموم شد. به منزلش برگشت و تصمیم گرفت از خانه ی خود خارج نشود تا این که سر (= راز) آن کار شاگردش را بداند تا این که او را در خواب دید که فرشتگان او را عذاب می کنند.

         فضیل از او پرسید که تو اعلم تلامذه (= دانشمندترین شاگردان) من بودی. چرا وقت مردن، معرفت از تو سلب (= گرفته) شد و به سوء خاتمه (= بدعاقبتی) از دنیا رفتی؟» او گفت:‏ «من به واسطه ی سه خصلت (= ویژگی) مبتلا به سوء خاتمه شدم (یعنی: عاقبتم بد شد)؛
                         اول: این که در دنیا سخن چین و نمام بودم؛
                         دوم: این که حسود بودم؛
                         سوم: این که مریض شدم. طبیب به من گفت: همه ساله باید
                         یک قدح شراب بخوری و من هم خوردم!
    این سه خصلت باعث سوء عاقبت من شد.»

    نسخه ی خطی کتاب «گنجینه ی لؤلؤ‏ و مرجان»
    نگاشته ی حضرت استاد اسدالله داستانی بنیسی (قدس سره)


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ---------------------------------------------------
     RSS 
    خانه
    ایمیل
    شناسنامه
    مدیریت وبلاگ
    کل بازدید : 99460
    بازدید امروز : 23
    بازدید دیروز : 11
    ... فهرست موضوعی یادداشت ها...
    عشق به اهل بیت (علیهم السلام)[30] . معارف اسلامی . مناجات با خدا . عارفانه ترین .
    ............. بایگانی.............
    همه چیز من
    حرف دل
    سنن النبی
    ملکا ذکر تو گویم
    خاطره ی عشق
    از دریچه ی علم
    بسیجی یعنی این
    از دریچه ی عشق
    کودکی که خدا را دید
    پهلوان پنبه
    امانتی
    دعا به جای نفرین
    او جسم نیست و هرگز دیده نمی شود
    اقای پاپ فحاش ، مخلصتیم
    آقای ابوالقاسمی
    پنتاگون بی عرضه
    میهمان خدا روی زمین
    محرم موسم غم
    خط سرخ
    خداشناسی
    ویژگی های قرآن
    شیمیایی ها
    جنگ و جای ...
    با یک مگس جهنمی شد !
    زمستان 1385
    پاییز 1385

    ..........حضور و غیاب ..........
    یــــاهـو
    ........... درباره خودم ..........
    با یک عده بسیجی
    اجمدرضا عابدی
    14 سال سن دارم و مشغول به تحصیل می باشم.علاقه ی شدیدی به کامپیوتر دارم و بیشتر از آن به بسیج. امیدورام که همه ی بسیجیان زیر سایه ی امام امت محفوظ باشند.یا علی ( بسیجی )

    .......... لوگوی خودم ........
    با یک عده بسیجی
    .......لوگوی دوستان ........




    ....... لینک دوستان .......
    حضرت استاد بنیسی (ره) و 555 اثرش
    دوست طلبه من؛ محقق بنیسی
    معرفی سایت های برتر

    ............آوای آشنا............

    ............. اشتراک.............
     
    ............ طراح قالب...........