آن روز که رفتی گفتی دریای عشق با آن همه زیبایی نگهبان دریا دل می طلبد .
گفتم بلکه زود تر بر گردی .
گفتی دوباره یکدیگر را خواهیم دید و سپس همه ی وجودم تبخیر آب دریا شد و به آسمان رفت اما تو هنوز نیامده ای .
هنوز با عقربه های ساعت دعوا می گیرم . چسبیده اند به صفحه . با خودم می گویم نکند ساعت زمان و عمر خودم عقب مانده است.
پدر سالک شهید دریا داردوم خلبان
صادق ترویجی