سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اى پسر آدم اندوه روز نیامده‏ات را بر روز آمده‏ات میفزا که اگر فردا از عمر تو ماند ، خدا روزى تو را در آن رساند . [نهج البلاغه]
با یک عده بسیجی
غذای نذری
  • نویسنده : اجمدرضا عابدی:: 85/11/15:: 6:25 عصر
  • بسم الله الرحمن الرحیم
    مسجد محل نذری می داد .یک بار گرفته بود ‍،دیدم دوباره صف ایستاد و گرفت . شخصی که غذا می داد گفت : مگه نگرفتی ؟ اگر گرفتی برو بذار بقیه بگیرن . گفت : ای بابا حاجی من کجا غذا گرفتم ؟ نوکرتم غذا رو بده برم .غذا که گرفت ، داشت میرفت که جلوشو گرفتم . با تعجب گفتم : تو که غذا گرفتی ؟ چرا دروغ گفتی ؟ گفت : اولا چه دروغی ؟ مصلحتی بود . اگر دوبار دیگه هم بگیرم غذا اضافه میاد ‍، ثانیا غذای امام حسین که دیگه این حرف ها رو نداره ، مفتکیه ، می برم خونه . خیلی ناراحت شدم خیلی راحت کار خودش را توجیه کرد و راحتی خودش و مثلا ثواب را با دروغ انجام داد .البته واقعا آنقدر غذا بو که دوباره بگیرد ، ولی با دروغ ؟ گفتم : همین جواب منفی ندادن و بردن غذا یک دروغ بود که البته مصلحتی هم نبود . حق نداری از گناهی به این بزرگی بگذری و توجیه هم بکنی . خواست حرف بزند که انگشتم را به حالت سکوت روی بینی گذاشتم و خاطره ای از آنهایی که دوست داشت مث آنها باشد برایش گفتم ...

    زمانی که تازه به ریاست ستاد منصوب شده بود ؛ در اولین جلسه مقدمه ای راجع به راستگویی و صداقت بیان کرد . پس از آن اهمیت آمار صحیح را بر شمرد و تاکید کرد اگر آمار درست و صحیح باشد مسئولین جهت برنامه ریزی و برنامه های آینده بهتر تصمیم می گیرند . هنوز نمی دانستم چرا این صحبت ها را می کند تا اینکه ادامه داد : ((اگر غذایی که برادران میدهند کم است و سیر نمی شوند ، به دروغ آمار اضافه ندهند ، راست بگویند . نباید سرباز امام زمان غذای شبه ناک بخورد و به جنگ برود و باعث شکست بشود . من پیگیری می کنم به حدی غذا بدهند که همه سیر بشوند .)) 
    تعجب کردم چون این مرسوم ما بود و فکر نمی کردم دروغ محسوب شود یا گناه داشته باشد . از اتفاق پی گیری این کارها را به عهده ی من گذاشت . وقتی نظر او تحقق یافت ، گفت : (( همین افتخار مرا بس است که در بین دوستان باشم و باعث شوم یک رزمنده حتی یک دروغ آن هم مصلحتی نگوید ))


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ---------------------------------------------------
     RSS 
    خانه
    ایمیل
    شناسنامه
    مدیریت وبلاگ
    کل بازدید : 98874
    بازدید امروز : 24
    بازدید دیروز : 4
    ... فهرست موضوعی یادداشت ها...
    عشق به اهل بیت (علیهم السلام)[30] . معارف اسلامی . مناجات با خدا . عارفانه ترین .
    ............. بایگانی.............
    همه چیز من
    حرف دل
    سنن النبی
    ملکا ذکر تو گویم
    خاطره ی عشق
    از دریچه ی علم
    بسیجی یعنی این
    از دریچه ی عشق
    کودکی که خدا را دید
    پهلوان پنبه
    امانتی
    دعا به جای نفرین
    او جسم نیست و هرگز دیده نمی شود
    اقای پاپ فحاش ، مخلصتیم
    آقای ابوالقاسمی
    پنتاگون بی عرضه
    میهمان خدا روی زمین
    محرم موسم غم
    خط سرخ
    خداشناسی
    ویژگی های قرآن
    شیمیایی ها
    جنگ و جای ...
    با یک مگس جهنمی شد !
    زمستان 1385
    پاییز 1385

    ..........حضور و غیاب ..........
    یــــاهـو
    ........... درباره خودم ..........
    با یک عده بسیجی
    اجمدرضا عابدی
    14 سال سن دارم و مشغول به تحصیل می باشم.علاقه ی شدیدی به کامپیوتر دارم و بیشتر از آن به بسیج. امیدورام که همه ی بسیجیان زیر سایه ی امام امت محفوظ باشند.یا علی ( بسیجی )

    .......... لوگوی خودم ........
    با یک عده بسیجی
    .......لوگوی دوستان ........




    ....... لینک دوستان .......
    حضرت استاد بنیسی (ره) و 555 اثرش
    دوست طلبه من؛ محقق بنیسی
    معرفی سایت های برتر

    ............آوای آشنا............

    ............. اشتراک.............
     
    ............ طراح قالب...........